شایدانروزکه سهراب نوشت:تاشقایق هست بایدزندگی کرد.خبری ازدل پردرد گل یاس نداشت بایداینطورنوشت:هرگلی هم باشی چه شقایق!چه گل پیچک و یاس!
بای دیدن عکس به ادامه مطلب بروید
شایدانروزکه سهراب نوشت:تاشقایق هست بایدزندگی کرد.خبری ازدل پردرد گل یاس نداشت بایداینطورنوشت:هرگلی هم باشی چه شقایق!چه گل پیچک و یاس!
بای دیدن عکس به ادامه مطلب بروید
لبخندت خرم میکند...
ودوریت سگم..
ولی..
من میروم..
تومیمانی بادنیایی ازخاطرات...
راستی انروز راکه دلداده ات شده بودم یادت هست؟؟؟
از انجابه بعدش را پاک کن...
نگران من هم نباش...
اگربروم باز هم دلم پیش توست...
گفتم که...
من ادم نمــــــــــــــــــــــــی شوم...
روزی گنجشک ها را رنگ میکردند وبه جای قناری می فروختند...
این روزها هوس رارنگ میکنند وبجای عشق می فروشند...
انروها مال باخته میشدی..
این روزها دلباخته...
نبضم داره به کندی میزنه
نفس کشیدنم سخت وسنگین شده
ساکت شدم وسکوت سنگینی تموم وجودمو گرفته..
بی هدف وسرگردان شدم
بیقراری سرتاسروجودمو گرفته ونمیتونم یه جا بمونم..
رضــــــــــــــــــــــــــــــــــوان برگرد عشقم...
گاه یک نگاه انقدر مهربان است که چشم رهایش نمی کند . گاه یک عشق انقدر ماندگار که زمان
حریفش نمی شود وگاهی یکنفر انقدر عزیز که قلب رهایش نمیکند
بزرگترین گناه من باور عشقت بود
دلم تنگه مث ابرای تیره...تو یه حسی مثه زندون اسیره...
دلم بهانه ات را می گیرد ... چقدر امروزحس می کنم نبودنت را...صدایت در گوشت می پیچد ومن می گویم =جانم؟ .... مرا صداکردی؟
کاش بودی تا فقط باور کنی زندگیم بی تو زیبا نبود